دیکشنری
داستان آبیدیک
off the trail
ɔf ðʌ tɹe͡il
فارسی
1
عمومی
::
پیگم كرده، دوراز خط
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
OFF THE HANDLE
OFF THE HOOK
OFF THE MAP
OFF THE MARK
OFF THE POINT
OFF THE RACK
OFF THE RAILS
OFF THE RECORD
OFF THE REEL
OFF THE ROAD TYRE
OFF THE SHELF
OFF THE SUBJECT
OFF THE TOP OF HEAD
OFF THE TOP OF ONE'S HEAD
OFF THE TRACK
OFF THE TRAIL
OFF THE WAGON
OFF THE WALL
OFF TIME
OFF TO
OFF TO A BAD START
OFF TO A GOOD START
OFF TO A POINT
OFF TO A RUNNING START
OFF TO ONE SIDE
OFF TO THE RACES
OFF TOPIC
OFF TROLLEY
OFF WENT HIS HAT
OFF WHITE
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید